شبهه: عده ای از علمای شیعه روایات تحریف را در كتب خود نقل و توثیق كرده اند، مانند البیان سید خویی، ص ۲۲۸، ثواب الاعمال، ص ۱۳۹ وغیره، چگونه میتوان این قول مصرّح را توجیه كرد؟
پاسخ:
واژۀ تحریف به چند معنا استعمال میشود:
۱. اگر چیزی یا كلمهای از مورد خود تغییر داده شود و در غیر موردش استعمال گردد، این عمل را تحریف مینامند.(۱) چنان كه تحریف در آیۀ شریفۀ ذیل به همین معنا آمده است: «گروهی از یهودیان گفتار خدا را از معنائی حقیقی آن به معناها و مواردی دیگر تغییر داده تحریف میكنند».(۲) و این تحریف فاسد و باطل است.
۲. تحریف در حروف و حركات: حروف و یا حركات بعضی از كلمههای قرآن تغییر داده شود، لكن معنای آن، هیچ گونه تغییری پیدا نكند، این عمل نیز یك نوع تحریف محسوب میشود.
۳. تحریف در كلمات قرآن: كلمه و یا كلماتی از قرآن برداشته شود و یا بر قرآن افزوده گردد، لكن حقیقت قرآن تغییر نیابد و همان گونه كه فرود آمده است محفوظ بماند. این عمل را نیز «تحریف» مینامند.
۴. تحریف در آیات: اگر سوره و آیهای از قرآن كریم كم و زیاد شود، ولی این زیادت و نقصان تغییری در حقیقت قرآن و كتاب خدابودن آن به وجود نیاورد و رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز آن سوره و یا آن آیه را به طور مسلم در قرآن خوانده باشد، این عمل با این شرایط و خصوصیات یكی از معناهای تحریف میباشد.
عقیدۀ شیعه در مورد تحریف قرآن: مشهور علمای شیعه بر عدم تحریف قرآن تصریح دارند، كه میتوان به علمایی مانند شیخ صدوق، شیخ طوسی (تبیان) و سیدمرتضی و طبرسی (مجمع البیان) شیخ جعفر كاشف الغطاء و صاحب عروۀ الوثقی و ملامحسن فیض كاشانی در وافی و شیخ مفید و شیخ بهایی و قاضی نور الله شوشتری، شیخ محمد جواد بلاغی، در مقدمۀ تفسیر (الاء الرحمن) اشاره كرد.
عقیدۀ اهل سنت در مورد تحریف قرآن: اكثر علمای اهل سنت معتقدند كه برخی از آیات درقرآن ضبط نگردیده و از قرائت ساقط شده است و این گونه آیات را نسخ شده مینامند. بنابراین عقیده به نسخ تلاوت عیناً همان عقیده به تحریف و تنقیص قرآن میباشد. در این صورت اعتقاد به نسخ در تلاوت كه در میان علمای اهل سنت مشهور است مستلزم مشهور بودن اعتقاد به تحریف نیز در میان آنان خواهد بود.
برای نمونه میتوان به روایاتی كه از ابن عباس در صحیح بخاری، ج ۱، ص ۲۶ و صحیح مسلم، ج ۵، ص ۱۱۶ و لیث بن سعد و عروۀ بن زبیر و حمیده بنت ابویونس (اتقان، ج ۲، ص ۱۰۱، ۴۰ و ۴۱) نقل شده است، اشاره كرد.
ادله عدم تحریف قرآن:
۱. آیات قرآن: دو آیه بر عدم تحریف قرآن دلالت میكند:
الف. «مائیم كه ذكر «قرآن» را فرو فرستادیم و به یقین آن را حفظ خواهیم نمود».(۳) این آیه به صراحت دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد منظور از ذكر در این آیه قرآن است كه از تحریف مصون بماند.
ب. «خداوند به سوی شما ذكری فرستاد، فرستادهای كه آیات خدا را بر شما تلاوت مینماید».(۴) منظور از این آیه ذكر «رسول خدا» است كه از شرّ اشرار محفوظ بماند.
در نتیجه منظور از ذكر در هر دو آیه، قرآن است. نه پیامبر. بنابراین هیچ گونه بطلان كه تحریف نیز یكی از مصادیق آن است نمیتواند به ساحت قدس قرآن راه یابد.
۲. روایات: یكی از روایاتی كه بر عدم تحریف قرآن دلالت میكند حدیث ثقلین است كه از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ به تواتر از علمای عامه و خاصه نقل گردیده است. در این احادیث رسول خدا قرآن و عترت (اهل بیت) را جانشین خود معرفی نموده كه همدوش و غیرقابل انفكاك از همدیگر میباشند و در میان مردم تا روز قیامت باقی میمانند تا در پیشگاه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در حوض كوثر وارد بر او گردند.
كسانی كه قائل به تحریفند اكثر آنان تحریف را تنها در آیات مربوط به بحث ولایت و مشابه آن میدانند، در صورتی كه آیات ولایت نیز شدیداً لازم التمسك و لازم التبعیه است، و آیات لازم التمسك هم طبق اخبار ثقلین قابل تحریف نیستند و همان طوری كه توضیح داده شده از تحریف و تغییر مصون و محفوظ میباشد، و از اخبار متواتر ثقلین استفاده میشود كه قرآن و عترت دو مدرك و مرجع اصلی و مستقل هستند، كه از این دو منبع مستقلاً باید پیروی كرد و تمسك جستن به اخبار ثقلین بر امت اسلامی واجب و لازم است و به همین دلیل علمای شیعه به اخبار ثقلین تصریح كردهاند. بنابراین قول به تحریف به طور مسلم باطل است.
استدلال به حدیث ثقلین بر عدم تحریف قرآن از دو جهت است:
اولاً: قول به تحریف مسلتزم عدم وجوب تمسك به كتاب منزل میباشد. و لكن وجوب تمسك به قرآن و عترت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در میان مردم الی یوم القیامۀ ماندنی است و هرگز جداشدنی نیست، و این روایت دلالت بر عدم اقتران كتاب و عترت دارد. بر این استدلال اشكال كرده و میگویند: اخبار ثقلین تنها بر نفی تحریف در آیات فقهی احكام قرآن دلالت میكند نه همۀ آیات قرآن در صورتی كه اخبار ثقلین از مواردی است كه مردم به آن تمسك جستهاند، پس وقوع تحریف در آیات دیگری از آن نفی نمیشود؟
آیت الله العظمی خویی (ره) جواب داده است:
به نظرما این گفتار پایۀ محكم و اساس ندارد، زیرا خداوند تمام آیات را برای هدایت و راهنمایی بشر فرستاده است، و همۀ آیات قرآن انسان را به سوی سعادت جاودانی و كمال انسانی رهبری میكند.
و در این صورت تفاوتی در میان آیات فقهی و غیرفقهی قرآن وجود ندارد. چنان چه این مسئله را در بیان فضیلت قرآن گفتیم كه ظاهر قرآن گاهی به صورت قصه و داستان است و گاهی باطن آن موعظه و راهنمایی و حكمت بوده و یا حكمی از احكام خدا را بازگو میكند.
ثانیاً: قول به تحریف مقتضی سقوط قرآن از حجیت و اعتبار است؟
ثالثاً، از اخبار متواتر «ثقلین» چنین بر میآید كه خود قرآن یك حجت و مدرك مستقل و یكی از دو مرجع اصیل اسلامی میباشد، یكی قرآن و دیگری اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ كه از این هر دو مدرك باید مستقلاً پیروی گردد. و حجیت كتاب موجود متوقف بر امضاء ائمه طاهرین ـ علیهم السّلام ـ میباشد، كه قرآن ثقل اكبر و عترت ثقل اصغر است.
در نتیجه: به طور كلی چنین بر میآید كه داستان تحریف قرآن و روایات یك داستان بیاساس و خیال بیش نیست و كسی چنین داستانی را قبول نمیكند مگر این كه در اطراف این موضوع تحقیق و تدبر ننماید.
همۀ مسلمانان معتقد به عدم تحریف قرآن هستند، و این جواب به طور اطلاق بر شبهات وارده بر مسلمین داده شد. و در حقیقت این اتهام تحریف قرآن به فریقین از ناحیهای علمای یهود و نصارا میباشد.
پی نوشتها:
۱. ترجمه البیان در علوم احكام قرآن، محمد صادق نجمی.
۲. سوره ۴، ۴۶.
۳. سوره ۱۰، آیه ۹.
۴. سوره ۱۱، آیه ۶۵.
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.